به گزارش تسنیم؛ در ادامه رسیدگی به دهمین جلسه رسیدگی به اتهامات محمد امامی و 33 متهم دیگر پرونده بانک سرمایه که امروز در دادگاه ویژه رسیدگی به جرائم اقتصادی به ریاست قاضی مسعودیمقام برگزار شد، متهم امامی به ادامه دفاعیات خود پرداخت.
امامی گفت: از قضات محترم دادگاه میخواهم به ادلهها گوش کنند تا کشف حقیقت شود؛ در دادگاه صحبت از مافیا شده است. مافیا همان کسانی هستند که در سال 95 من را به اتهام گراننمایی شش ماه در زندان انداختند و با پولیهای افسانهای از کشور گریختند. همین الان عدهای مافیا در خیابانهای تهران راه میروند که جرأت نزدیک شدن به آنها را ندارید.
قاضی مسعودیمقام از امامی خواست تا نام این افراد را ببرد که امامی آن را اجابت نکرد و سخنان خود را اینگونه ادامه داد: آقای قهرمانی که همه اتهامات از مافیا و اس ام اس را به من زدهاید، جرأت به خرج دهید و تمام اموالی که به نام بانک زدهام را به تاریخ امروز ارزیابی کنید. مگر نمیگویید بانک را تاراج کردهام، بیایید املاک من که نزد بانک است را بهروز کارشناسی کنید. آقای قاضی از شما میخواهم که پرونده من را جراحی کنید.
قاضی در پاسخ گفت: پرونده جراحی شده و شما اطلاع ندارید. در حال انجام اقدامات است.
امامی گفت: یعنی بعد از 5 سال جراحی شده و من اطلاع ندارم؟
قاضی گفت: ادلهها کاملاً بررسی شده است. شما الان میگویید املاکتان را دوباره ارزیابی کنیم که بانک بردارد؟
امامی گفت: بانک املاک را گرفته است اما کار بانک پولفروشی است. بانک مرکزی بانکها را موظف به فروش املاک مازاد کرده است. بانک الان بیاید و محاسبه سود و تسهیلات بهروز را بگوید و املاک من هم بهروز قیمت بگذارد و ببینیم از چه تاراجی سخن گفته میشود.
وی افزود: سال 94 ملک من 40 تومن قیمت داشت. از امریکا به کشور برگشتم که رفتم انفرادی. بدهکاران بزرگی که هیچ وثیقهای نداده بودند، مانند هدایتی و جهانبانی که سرلیست بدهکاران بانک سرمایه بودند، آزاد بودند ولی من به زندان رفتم. آقای قهرمانی در جلسه قبل جملهای به خانم شامانی گفتند که من تا آخر عمر او را نمیبخشم. گفت که در سال 95 تنها در خصوص تهاتر نسبت به ایشان اتهام وارد است.
امامی در ادامه با طرح ادعای پروندهسازی علیه خودش گفت: لیستی از بدهکاران ارائه شد که بانک سرمایه به تاراج رفته است؛ استعلام از بانک مرکزی و بانک سرمایه میآید که نامی از امامی و شرکتها نیست. هدایتی، ریختهگران، جهانبانی و انصاری در لیست هستند اما اسم من تاکنون در آن لیست نیست. اگر به عنوان قاضی مبارزه با فساد بخواهید مبارزه کنید، از سر لیست تا تهلیست شروع میکنید یا از کسی که نامش در لیست نیست؟
قاضی گفت: میخواهید بگویید که همه با شما دشمن هستند. اسامی که نام بردید تعدادی محکوم شدهاند، پرونده تعدادی در حال تحقیقات است و بخشی هم دادسرا باید ورود کند.
امامی گفت: گفته شد که پرونده بانک سرمایه با امضای چند معلم شروع شد. چرا سراغ سرلیست نرفتید و سراغ کسی آمدید که فقط در تهاتر مورد اتهام بود؟ وقتی میگوییم پروندهسازی شده، منظور این است.
قاضی پرسید؟ یعنی میگویید علیه شما پروندهسازی شده؟
امامی گفت: راجع به من پلن چیده شده و این هیچ ربطی به قوه قضائیه ندارد و من قوه را متهم به فساد نمیکنم؛ خیلیها در همین دادگاه محاکمه شدند که تا دیروز حکم فیلتر شدن تلگرام را داده بودند. اگر مبارزه با فساد است، چرا محمد امامی؟ این مبارزه با شخص است. این مبارزه با نامه چند معلم شروع نشد، با نامه قنبری، معاون حقوقی بانک و رفیق قهرمانی شروع شده است. مگر میشود آمار را ندید و به اس ام اس رسید؟ غندالی، قنبری را از بانک بیرون انداخت. قهرمانی در جلسه قبل گفت که چرا صدا به بیرون رفته است؟ شما چرا میترسید، من متهم هستم و باید بترسم که صدا بیرون میرود.
قاضی توضیح داد: قنبری متهم پرونده است.
قهرمانی، نماینده دادستان هم گفت: برای او کیفرخواست صادر شده است.
قاضی گفت: برخی از این چیزها که میگویید، تکرار چند باره است. چرا به سمت دعوای شخصی میروید؟
امامی: تبیین کیفرخواست شده و حالا من میخواهم تبیین دفاع کنم. وقتی غندالی از هدایتی و جهانبانی شکایت میکند، در پشت صحنه چه اتفاقی میافتد. دهنها را باز نکنیم و هر دروغی را بگوییم.
قاضی گفت: شما مدعی هستی که علیهتان پروندهسازی شده است حتی اگر این را فرض کنیم که درست است، مستندات خود را ارائه دهید.
امامی گفت: راجع به صحبتها استعلام کنید ببینید دادسرا اعلام کرده است یا نه؟ غندالی در بانک سرمایه مقابل فساد ایستاد. قنبری یک رفیق داشت به نام رسول امیرقهرمانی. او یک نامه به آگاهی شاپور میدهد که ملک اندرزگو که وثیقه تسهیلات است، خرابه است. آن زمان من آمریکا بودم. برای تبریک عید نوروز با یکی از دوستان تماس گرفتم. به من گفت که یک پرونده در شاپور برای شما تشکیل شده است. بلیط بازگشت من برای 25 فروردین بود که 5 روز زودتر به ایران آمدم. 25 میلیارد در حساب داشتم که مسدود بود. به آقای جابریان قیر فروخته بودم و در قبال آن یک ملک ویلایی را در اندرزگو به من معرفی کرد. جواز برای آن گرفته بود. میخواستم آن را به رهن بانک بیاورم تا مسدودی خود را آزاد کنم. این ملک بابت بخشی از ثمن معامله بود با جابریان داشتم. در آخر هم به نام من نشد و به رهن بانک هم نیامد. همین آقای قنبری در جهرم و جیرفت ملکها را قبول میکردند، اما یک ملک هزار متری در خیایابان وطنپور که زیر بار بود و جواز داشت را به عنوان وثیقه نپذیرفته بود. در آن زمان غندالی چه کاره بانک بود؟ سرپرست بانک بود، آیا نمیتوانست برای من کاری انجام دهد؟ آیا زاهدی نمیتوانست؟ ملکی در یکی از بهترین خیابانها بود که اگر گودبرداری هم نمیشد ارزش داشت، حالا که ابتر مانده است؛ به بانک هم ارائه ندادیم تبدیل به این موضوع شده است.
وی افزود: آقای فرجی نماینده بانک گفت که در سالهای 95 و 96، 20 هزار نفر در بانک وضعیت بدی داشتند؛ در حالیکه در من در سال 95 بازداشت شده بودم و این موضوع هیچ ارتباطی با من ندارد.
امامی افزود: الان فضا جوری است که من متهم اصلی هستم؛ یک آقایی به نام میرحسینی آمد در دادگاه صحبت کرد. آقای میرحسینی در ضمانتنامهها بوده است آیا کاری دارد که تحت بازجویی یکی از ضابطین قرار گیرد و واقعیت را بگوید. یک نفر آمد اینجا بدون لکنت کاملاً صحبت کرد. این فرد یک خاطره اینجا تعریف کرده، در دادسرا طور دیگری صحبت کرده، در کلیپ چیز دیگری میگوید و در کیفرخواست مطلب دیگری عنوان میکند. اگر به دنبال کشف حقیقت هستید نمیتوانید از این آقا بازجویی کنید که تا الان سه نوع اظهارات متناقض داشته است؟ خیلی سخت است درباره کسی که 35 میلیارد تومان در زمان او ضمانتنامه گرفته است و کشف حیقیت شود؟ ببینید کار چه کسی است که به او میگوید بیاید و علیه من شهادت دهد.
قاضی در پاسخ گفت: نوبت به هر متهمی رسید موضوعات آن بررسی میشود.
امامی ادامه داد: کارتنخوابها را مقابل من قرار دادند تا دعوای فقیر و غنی را ایجاد کنند. من برخلاف نماینده دادستان، امکان دیدار با شما را ندارم. هیچ دلیل ندارد که ما با هم دیدار خصوی داشته باشیم؛ مگر اینکه بخواهید یک حرف محرمانه را به من منتقل کنید.
امامی گفت: قهرمانی در حضور وکیلم به من قول داد که هر جور شده یک معاونت برای شرکتها میگذارم. به تمام ضابطین میگفتند که برسید به امامی و فرزان. اصلاً کشف حقیقت اهمیت ندارد. اگر امین کریمی که با چمدان پول به بانک میرفت دستگیر میشد، کشف حقیقت میشد. قهرمانی میگوید قیرها را حسینی خرید و فروخت و شهرزاد برای اوست. شهرزاد تیر ماه 94 تمام میشود و ضمانتنامهها شهریور آن سال تازه شروع میشود. 5 سال است که پرونده باز است و به هنرمندان توهین میشود و یک بار از ما نخواسته است تا حساب مالی شهرزاد را بدهیم.
امامی خطاب به قهرمانی، نماینده دادستان ادامه داد: شما گفتهاید که من رب فروش بودم و خانه 60 متری داشتم. من رب فروشی را دوست دارم اما رب فروش نبودم؛ در سال 90 و قبل از ورود به بانک سرمایه، 10 خودروی بنز داشتم، در جردن آپارتمانسازی میکردم، پروژه شاهگوش را شروع کرده بودم، 45 درصد تصویرگستر پاسارگاد را داشتم.
قهرمانی گفت: سند ارائه دهید.
امامی گفت: اسناد به آقای مسعودیمقام ارائه شده است.
قاضی گفت: شما پرینت حساب دادهاید. اسناد درباره خودرو و اسناد شرکتها و اموال نیست.
امامی گفت: در هر جلسهای ادعایی مطرح کنم، سند آن را در جلسه بعد ارائه خواهم داد. من در سال 90 با جیب خالی به بانک سرمایه نرفتهام.
وی در ادامه با بازخوانی بخشهایی از سخنان نماینده دادستان در جلسه نهم دادگاه، ضمن رد کردن این ادلهها گفت: درباره حیدرآبادی که گفته شد من او را برای مدیرعاملی بانک معرفی کردهام، معرف او به آقای غندالی، آقای محمد مرعشی بود؛ چرا میگویید که او را من و احسان دلاویز به آقای تاجگردون معرفی کردهایم؟ حیدرآبادی و تاجگردون در دهه 80 با هم همکار بودند. قهرمانی میگوید که دلاویز قرار ملاقات امامی و داییاش تاجگردون را هماهنگ میکند و در قبال آن یک پورشه از امامی دریافت میکند؛ اولاً معلوم شد که تاجگردون دایی دلاویز نیست. دوم اینکه بنده به آقای محمدی گفتم دلاویز دنبال پورشهای به رنگ آبی است و پولش را نیز خودش داده و سند واریزی آن را در محاکمه خود به آقای قهرمانی داده است و من نیز هیچ نقشی نداشتم؛ اصلاً دلاویز چه کاره این مملکت بوده که من بخواهم به وی رشوه دهم؟ من ده سال است با وی رفاقت دارم چرا باید به او رشوه دهم؟
در ادامه قاضی مسعودیمقام از نماینده بانک سرمایه خواست در جایگاه قرار گیرد و توضیحات خود را بیان کند.
فرجی، نماینده بانک سرمایه در آغاز سخنانش گفت: آقای امامی ادعا کرد که در تأسیس شرکتها سهمی نداشت و فرزان هم نداشت. ما در دادگاه حقوقی نیستیم و در دادگاه کیفری حضور در شرکتها مهم نیست بلکه انتفاع و تحصیل و بهرهبرداری از فرآیندی است که منجر به وصول وجه وجه میشود، مهم است.
وی با بیان اینکه در کشور با موارد سوئی مانند شرکتها و کارتهای بازرگانی اجارهای داریم، گفت: صرف اینکه اسم من در شرکت هست یا نه، رافع مسئولیت نیست. امامی بارها گفته که شرکتها را قبول ندارد اما در حضور مدیرعامل بانک اعلام کرده که در راه رضای خدا حاضر هستید آن را قبول کنید به شرطی که املاک را برگردانید. چرا این پیشنهاد را دادید در حالیکه شرکتها برای شما نیست؟ البته بانک نمیتواند املاک را پس دهد چون ارزش پول کاهش یافته و ارزش بانک چندین برابر بیشتر شده است.
فرجی ادامه داد: آقای امامی گفته که از یکی از شرکتهای کاغذی قیر خریده است. سؤال این است که چرا سوابق شرکت را بررسی نکرده است. شما گفتید آقای غندالی بدهکاران بانکی را نمیپذیرفت، پس چرا شما را پذیرفت. بانک سرمایه به دلیل اقدامات شما به استقراض از بانک رو آورده بود که در حال بازگشت به مدار است و اگر شما مطالبات را به موقع بازگردانید، زودتر به مدار برمیگرداند.
وی همچنین درباره ضیایی که امامی مدعی بود حق امضا نداشت، گفت: بانک سرمایه شرکت تجاری است و بر اساس قانون تجارت، آقای ضیایی در داخل بانک حق امضا داشته است.
دهمین جلسه دادگاه امامی و 33 متهم دیگر بانک سرمایه با استماع اظهارات نماینده بانک سرمایه به پایان رسید؛ قاضی مسعودیمقام زمان برگزاری یازدهمین جلسه دادگاه را شنبه 17 آبان ماه در محل دادگاه انقلاب اعلام کرد.